ناپلئون بناپارت ، نامی وحشت ساز در اروپا

در این وبلاگ توضیحات مختصری در مورد ناپلئون بناپارت به شما ارائه میدهم

زندگی‌نامه ناپلئون بناپارت
ناپلئون بناپارت

ناپلئون بناپارت در تاریخ ۱۵ ماه اوت سال ۱۷۶۹ میلادی، در جزیره «کرس» (Corsica)، از جزایر فرانسه، متولد شد. این جزیره، پیش از تولد ناپلئون توسط جنوایی‌ها در ایتالیا به فرانسه واگذار شده بود.

پدر ناپلئون، «کارلو ماریا دی بوئوناپارته» (Carlo Maria Buonaparte)، دیپلمات و حقوق‌دان ایتالیایی، و مادرش نیز «ماریا لتیسیا بووناپارته» (Maria-Letizia Buonaparte)، نام داشت. خانواده پدری ناپلئون از اشراف قدیمی «توسکانی» (Tuscany) ایتالیا محسوب می‌شدند که در قرن ۱۶ میلادی به جزیره کرس مهاجرت کرده بودند.

کارلو بناپارت و همسرش هشت فرزند داشتند؛ ناپلئون فرزند چهارم خانواده بود. کارلو برای حفاظت از کرس که در آن زمان به‌وسیله فرانسوی‌ها اشغال شده بود، به حزب پائولی پیوست. «فیلیپو آنتونیو پاسکواله د پائولی» (Filippo Antonio Pasquale de Paoli) رهبر نظامی و میهن‌پرست مشهوری بود که در خط مقدم جنبش‌های حمایت از کرس قرار داشت و برای استقلال این جزیره می‌جنگید.

پائولی

کرس توسط فرانسه اشغال شد و پائولی فرار کرد. کارلو به‌ناچار با فرانسوی‌ها کنار آمد و با جلب حمایت فرماندار کرس، در سال ۱۷۷۱ میلادی، ارزیاب قضایی «آژاکسیو» (Ajaccio)، پایتخت کرس، شد.

ناپلئون یک کرسی واقعی به شمار می‌رفت و با فرهنگ اهالی کرس تربیت شده بود. او مدتی پس از ورود به فرانسه، خود را یک خارجی می‌دانست؛ با این حال، مانند دیگر فرانسوی‌ها از ۹ سالگی تحصیل را آغاز کرد. ناپلئون در سال ۱۷۷۸ میلادی، با برادر بزرگ خود «جوزف ناپلئون» (Joseph Napoleon)، به کالج «دی‌آتون» (dAutun)، واقع در پاریس رفتند.

جوزف ناپلئون

ناپلئون تحصیلات خود را در سه مدرسه به پایان رسانید؛ او ابتدا به مدرسه اوتون رفت و بعد از آن پنج سال را در «مدرسه نظامی برین» (Military School in Brienne)، در «شامپاین» (Champagne) فرانسه گذراند. بعد از آن، یک سال را نیز در «آکادمی نظامی پاریس» (Ecole militaire)، به‌صورت عملی سپری کرد.

پدر ناپلئون در فوریه سال ۱۷۸۵ میلادی، بر اثر سرطان معده درگذشت و خانواده خود را در شرایط سخت رها کرد. ناپلئون با وجود اینکه پسر ارشد پدر نبود، از ۱۶ سالگی سرپرستی خانواده‌ خود را به عهده گرفت. او در ماه سپتامبر همان سال با کسب رتبه ۴۲ در کلاس ۵۸ از آکادمی نظامی فارغ‌التحصیل شد.

ناپلئون در «هنگ لا فری» (La Fere)، مدرسه آموزشی افسران توپ‌خانه، به درجه ستوان دومی رسید؛ سپس تحصیلات خود را ادامه داد و آثاری را درباره تاکتیک‌ها و استراتژی‌های جنگ مطالعه کرد. او همچنین کتاب «نامه‌هایی درباره کرس» (Lettres sur la Corse) را نوشت و در آن احساس خود را نسبت به جزیره بومی کرس نشان داد. ناپلئون در سپتامبر ۱۷۸۶ به کرس بازگشت و تا ژوئن ۱۷۸۸ میلادی در آنجا ماند؛ به این ترتیب نزدیک به دو سال را دور از هنگ نظامی خود سپری کرد.

ناپلئون در سال ۱۷۹۱ میلادی، ستوان اول هنگ توپخانه شد

ناپلئون از خوانندگان آثار ولتر و روسو محسوب می‌شد و به یک تغییر سیاسی ضروری اعتقاد داشت؛ اما به‌عنوان یک افسر، نیازی به اصلاحات اجتماعی رادیکال نمی‌دید. مجلس ملی فرانسه در سال ۱۷۸۹ میلادی، برای ایجاد سلطنت مشروطه تشکیل شد و به پائولی اجازه بازگشت به کرس را داد. ناپلئون که خبر بازگشت پائولی را شنید، درخواست کتبی مرخصی از هنگ را نوشت و به گروه پائولی پیوست.

پائولی به ناپلئون جوان اعتماد نداشت؛ زیرا علاوه بر اینکه او را یک خارجی می‌دانست، معتقد بود چون پدر ناپلئون به آرمان‌های خود پشت کرد، از درجه اعتبار پسر او نیز کاسته می‌شود. ناپلئون با بی‌محلی پائولی ناامید شد و به فرانسه بازگشت؛ سپس در آوریل ۱۷۹۱ میلادی، ستوان اول هنگ چهار توپخانه در «والانس» (Valence)، واقع در فرانسه شد.

ناپلئون

ناپلئون بعد از دریافت مقام ستوان اولی، به باشگاه ژاکوبن‌ها پیوست (ژاکوبن‌ها گروهی مناظره‌کننده حامی سلطنت مشروطه بودند). او در فرصتی کوتاه، رئیس آن‌ها شد و سخنرانی‌هایی را علیه اشراف، راهبان و اسقف‌ها انجام داد. او در سپتامبر سال ۱۷۹۱ میلادی، دوباره سه ماه مرخصی گرفت تا به کرس بازگردد؛ اما به‌عنوان سرهنگ دوم در گارد ملی انتخاب شد تا رو‌به‌روی پائولی قرار گیرد. ناپلئون موفق نشد به فرانسه بازگردد و نام او در ژانویه سال ۱۷۹۲ میلادی به‌عنوان یک فراری ثبت شد. دولت فرانسه در آوریل همان سال، به‌علت اعلام جنگ به اتریش، تخلف ناپلئون را بخشید.

خانواده ناپلئون در کرس، توسط پائولی تکفیر شدند

ناپلئون به فرانسه بازگشت و با حمایت درجه‌داران نظامی، به درجه کاپیتانی ارتقا یافت؛ اما به هنگ خود نپیوست. او در اکتبر سال ۱۷۹۲ میلادی، به کرس بازگشت؛ جایی که پائولی در حال اعمال قدرت دیکتاتوری بود و کرس را برای جدایی از فرانسه آماده می‌کرد. او به ژاکوبن‌های اهل کرس پیوست که مخالف پائولی بودند. در آوریل سال ۱۷۹۳ میلادی که در کرس جنگ داخلی به وقوع پیوست، پائولی به خانواده ناپلئون لقب خائن و بدنام را داد؛ در نتیجه همه آن‌ها مجبور به فرار از جزیره به فرانسه شدند.

ناپلئون دوباره در ژوئن ۱۷۹۳ میلادی، به هنگ خود در «نیس» (Nice)، واقع در فرانسه، پیوست. ناپلئون در کتاب «شام در بوکرگار» (Le Souper de Beaucaire) خود که در همان زمان نوشت، به اتحاد جمهوری‌خواهان و نیروهای کنوانسیون ملی (National Convention؛ جمع انقلابی که در پاییز قبل، سلطنت را ملغی کرده بودند) با ژاکوبن‌ها اشاره می‌کند که هر روز رادیکال‌تر می‌شدند.

ژاکوبن‌ها

نیروهای کنوانسیون ملی در اواخر اوت ۱۷۹۳ میلادی، شهر مارسی فرانسه را تصرف کردند؛ اما با رویایی سلطنت‌طلبان و کمک بریتانیا به آن‌ها، در «تولون» (Toulon؛ از شهرهای بندری فرانسه)، متوقف شدند. فرمانده توپخانه مجروح شد و ناپلئون از طریق «آنتوان کریستف سالیستی» (Antoine Christophe Saliceti)، کمیسر ارتش و دوست خانوادگی پدرش، پست فرماندهی توپخانه را دریافت کرد.

ناپلئون در سپتامبر سال ۱۷۹۳ میلادی به درجه سرگردی و در اکتبر به درجه ژنرال آجودانی ارتقا یافت. او در دسامبر همان سال زخمی شد؛ اما خیلی زود اوضاع را سامان داد و به سربازان انگلیسی با توپخانه خود حمله کرد تا آن‌ها از تولون فرار کردند. ناپلئون در ۲۲ دسامبر سال ۱۷۹۳ میلادی، در سن ۲۴ سالگی، به‌علت نقش تاثیرگذار در تصرف شهر، به درجه سرتیپی ارتقا یافت.

«آگوستین دی روبسپیر» (Augustine de Robespierre)، کمیسر ارتش آن زمان، به برادرش «ماکسیمیلیان فرانسوا ماری ایزیدور دی روبسپیر» (Maximilien Francois Marie Isidore de Robespierre) که در آن زمان از دولت‌مردان برجسته فرانسه بود، نامه نوشت و شایستگی ناپلئون، افسر جوان فرانسه را گوشزد کرد.

انقلاب فرانسه

ناپلئون در ماه فوریه سال ۱۷۹۴ میلادی، به فرماندهی توپخانه ارتش مشترک فرانسه و ایتالیا منصوب شد. در همان سال روبسپیر از قدرت خلع شد و ناپلئون که به‌عنوان دستیار وی به‌شمار می‌رفت، به اتهام توطئه و خیانت دستگیر شد. او را چند ماه بعد آزاد کردند؛ اما ناپلئون پیشنهاد فرماندهی توپخانه در ارتش غرب را نپذیرفت و به پاریس رفت.

ناپلئون با حقوق کم در پاریس، زندگی دشواری را می‌گذراند. او در این زمان با «دزیره کلاری» (Desiree Clary)، دختر تاجر ثروتمند مارسی و خواهر همسر جوزف، روابط عاشقانه برقرار کرد.

ناپلئون در سال ۱۷۹۵ میلادی که کنوانسیون ملی در آستانه سقوط قرار داشت، هنوز در پاریس بود. در این زمان، سلطنت‌طلبان با فکر احیای سلطنت، شورشی به راه انداختند تا از همه‌پرسی که قرار بود برای قانون اساسی جدید برگزار شود، پیشگیری کنند.

ناپلئون در پنج اکتبر سال ۱۷۵۹ میلادی، در برابر شورش سلطنت‌طلبان ایستاد

«پل فرانسوا ژان نیکولا ویکومت د بارا» (Paul Francois Jean Nicola vicomte de Barras)، معروف به پل باراس که در راس کنوانسیون ملی قرار داشت، با اطلاع از خدمات ناپلئون در تولون، او را به‌عنوان قدرت دوم بعد از خود منصوب کرد. ناپلئون نیز در پنج اکتبر ۱۷۹۵ میلادی، در برابر شورش سلطنت‌طلبان ایستاد و کنوانسیون ملی و جمهوری فرانسه را نجات داد.

ناپلئون که فرمانده ارتش فرانسه و مشاور دولت در امور نظامی شده بود، از تمام تحولات سیاسی این کشور مطلع می‌شد. او در این زمان با زنی جذاب به نام «ژوزفین بوهارنه» (Josephine de Beauharnais)، آشنا شد که بیوه ژنرال «الکساندر بوهارنه» (Alexandre de Beauharnais)، بود. او در نهم مارس ۱۷۹۶ میلادی با ژوزفین ازدواج کرد و دو روز بعد عازم جنگ شد.

ژوزفین

ناپلئون که وفاداری خود به دولت دایرکتوری را ثابت کرده بود، در ماه مارس ۱۷۹۶ میلادی، فرمانده کل ارتش ایتالیا شد. او قصد داشت با دست‌یابی به این پست، بخشی از برنامه مبارزاتی خود توسط دایرکتوری را انجام دهد. وقتی ناپلئون بناپارت به مقر خود در نیس رسید، متوجه شد که ارتش او که روی کاغذ از ۴۳,۰۰۰ مرد تشکیل می‌شد، به ۳۰,۰۰۰ نفر نیز نمی‌رسد. او در ۲۸ مارس سال ۱۷۹۶ میلادی، سربازان خود را به جنگ تشویق کرد و به آن‌ها چنین اعلامیه‌ای داد:

سربازان، شما برهنه هستید و بد تغذیه می‌شوید؛ استان‌های ثروتمند و شهرهای بزرگ در اختیار شما خواهند بود و در آن‌ها افتخار، شکوه و ثروت خواهید یافت. سربازان ایتالیا، آیا شجاعت و استواری را می‌خواهید؟

ناپلئون در ۱۲ آوریل سال ۱۷۹۶ میلادی، جنگ را آغاز کرد و اتریش را شکست داد؛ سپس به «تورین» (Turin؛ از شهرهای ایتالیا)، رفت. او در ادامه جنگ، میلان را گرفت؛ اما در «مانتوا» (Mantua؛ در شمال ایتالیا)، متوقف شد و با دوک «پارما» (Parme) و «مودنا» (Modena)، از شهرهای ایتالیا و همچنین با پاپ پیوس ششم (Pope Pius VI)، رئیس کلیسای کاتولیک روم، پیمان آتش‌بس امضا کرد.

آخرین مطالب

empire

empire

پربازدیدترین مطالب